آخرین باری که به کسی گوش سپردهاید، چه زمانی بوده است؟ منظور از گوش سپردن، یعنی سراپا گوش باشید، مشتاقانه به صحبتهایش گوش دهید تا جانِ کلامش را بفهمید، نه اینکه گوش کنید که جواب بدهید یا سرتان داخل گوشی موبایلتان باشد و یا اینکه پابرهنه بدوید وسط کلامش.
چرا گوش سپردن مهم است؟
ارزشِ گوش سپردن بسیار فراتر از سخن گفتن است. همین دل ندادن به سخنهاست که آتش جنگها را افروخته، داراییها را به باد داده و دوستیها را تباه نموده است.
تفهیم و تفاهم، ارتباط موثر، همدلی و اساسن تحقق انسانیتِ آدمیان، در سایه گوش سپردن امکانپذیری میشود. گوش سپردن در موفقیت هرگونه ارتباطی، از بینافردی و حرفهای تا ارتباطات سیاسی، صادق است.
طبیعت به آدمی دو گوش و یک زبان عطا کرده است، باشد که دو برابرِ سخن گفتن، به دیگران گوش فرا دهید. اپیکتتوس
در عصر حاضر، شبکههای اجتماعی هم در اختیار سخن گفتن هستند و مانند میکروفونی هستند که در اختیار تکتک افراد قرار گرفته تا سخنوری کنند. تمام تغییرات عصر حاضر در راستای سرکوب هنر شنوندگی قدم برمیدارند.
گوشیهای هوشمند و اینترنت و شبکههای اجتماعی ما را بیشتر به سمت انزوا سوق میدهند. بیشتر ارتباطات ما از پشت صفحات نمایش است که کمترین اثری در برانگیختن احساسات عمیق ما ندارد.
احساسات عمیق در سایهی شنیدن صدای دیگر آدمیان در عمق جسم و جان آدمی برانگیخته میشوند و نیاز به ارتباط از نزدیک دارد تا جسم و جانت، عواطف و احساساتت با گویندهی سخن همراه شوند و در امتداد کلام او به جریان بیفتد.
هنر ظریف گوش کردن
شنیدن، امری فراتر از صرفن گوش کردن به کلام دیگری است. گوش فرا دادن، توجه کردن به حال سخنگو نیز است: زمانی که کلام را بر لب میآورد و اینکه با توجه به مضمون سخن، چه حرکاتی از خود نشان میدهد و در نهایت، آنچه که میگوید چه تاثیری بر دل و جان شما میگذارد.
اگر هنگامی که شخص سخن میگوید، شما فقط سکوت کنید، به او گوش نسپردهاید.
یک شنونده فهیم، هنگامی که یک شخص سخن میگوید، با پاسخهایی که ابراز میکند، سنجیده میشود. اینکه جان کلام سخنگو را تا چه حد در مییابید و به این دریافتن، اشاره میکنید و در عین حال، اظهار نظرهای خود را نیز آشکار میکند.
اگر با تامل و فکورانه به دیگران گوش بسپارید، فهم شما از انسانها و حتی جهان اطرافتان تغییر خواهد کرد و قطعن تجربه زندگی شما در جهان هستی غنیتر شده و از هستی خود درک و دریافت ژرفتری پیدا خواهید کرد.
تنها کاری که باید بکنید، گوش دادن است. اگر همه چیز روی سرتان خراب شد، وحشت نکنید، فقط به سمت جهان بیرون حرکت کنید و بهدقت گوش کنید. به دنبال نبضی بگردید تا آنچه ممکن است عملی شود را پیدا کنید.
رسیدن به هر چیزی در این دنیا، ربطی به شانس و گمان ندارد، بلکه همه چیز مربوط به گوش دادن است. مسئله ساده به نظر میرسد، اما در اجرا بسیار دشوار است. هر جا احساس کردید که حس غرور شدهاید، غرور خود را قورت داده، قلبتان را بگشایید و دوباره گوش دهید.
شنیدن چه معنایی در نظر شما آشکار میکند؟