فکر کردن به آینده محتوا و بازاریابی محتوایی بسیار جذاب است. اگر کمی به عقب برگردیم و از زمان پیدایش کامپیوتر حرکت کنیم و جلو بیاییم از سرعت تغییرات متحیر خواهیم شد. با پیدایش اینترنت سرعت این تغییرات چند برابر شده است. الان در زمانی قرار داریم که فاصله میان پیدایش یک چیز و نقض آن به شدت زیاد شده است.
سرعت این تغییرات به قدری زیاد است که گاهی ما را در یادگیری مطالب جدید ناامید میکند، ولی تنها راه چاره در برابر این تغییرات بالا بردن سرعت یادگیری است تا بتوانیم خود را با سرعت این تغییرات هماهنگ کنیم.
در سالهای اخیر مشاهده کردهایم که هر سال یکی از فرمتهای محتوایی ترند سال شده و مردم به سمت آن حرکت کردهاند. دانستن آینده محتوا و بازاریابی محتوایی میتواند به ما کمک کند که در مسیر محتوا بتوانیم به سمت درستی حرکت کنیم. به همین خاطر سراغ بزرگان محتوای ایران رفتیم و این سوال را از آنها پرسیدهایم:
آینده محتوا و بازاریابی محتوایی از زبان متخصصین ایرانی
یاور مشیرفر: آینده بازاریابی محتوایی و محتوا در عصر وب ۳٫۰ و ۴٫۰ تقریبا تا حدی برای ما مشخص شد. محتوا در وب ۳٫۰ به عنوان یک روش آسانتر برای تأمین مالی با مدلهای مالی و درآمدزایی آسانتری همراه است.
در وب ۲٫۰ محتوا به ازای «خوانده شدن» به درآمدزایی میرسد، در وب ۳٫۰ به ازای «نوشته شدن و خلق شدن». این تفاوت مهم یعنی ساختار درآمدزایی از محتوا به طور کلی دگرگون میشود و ممکن است میزان انتقال ارزش که «دیگر وابسته به نظر و خواست مخاطب نیست» یا «کمتر وابسته است» باعث شود بحث انتقال ارزش کمتر و کمتر شود.
در نهایت هم اما ممکن است با ورود به وب ۳٫۰ میزان ارزشمندی محتوا «هم به خوانده شدن و هم به تولید شدن» وابسته شود (که احتمالا بسیار زیاد است) و در این صورت میتوانیم برای اولین بار شاهد از بین رفتن دغدغه فعالان محتوا در مورد بحث قیمت گذاری و ارزش گذاری محتوا باشیم.
در نهایت محتوا در وب ۴٫۰ و وب ۵٫۰ قرار است «بستر انتقال ارزش» شود. (در حال حاضر «ابزار انتقال ارزش» است.) این تفاوت نیز باعث دگرگونی «نحوه ارتباط گرفتن انسانها با همدیگر» میشود.
توصیه هایی از متخصصین ایرانی محتوا برای ورود به دنیای محتوا
یاور مشیرفر: توصیه به یادگیری دائمی، رنج دانش بر خود هموار کردن و به روز رسانی دائمی دادهها و اطلاعات و هم چنین «رد شدن از مفاهیم» دارم. سر مفاهیم گیر نکنیم و به سمت انتقال ارزش گرایش پیدا کنیم. این یعنی به صحبتهای اشخاص و این که «که می گوید» بیش از «چه می گوید» اصالت ندهیم. همه ما دانش محدودی داریم و ممکن است همواره اشتباه کنیم. بنابراین با به روز رسانی دائمی دادهها و «آموختن از مخاطب» و بازخورد گرفتن از او، پیش بروید و اسیر نامها و اشخاص و گفتههایشان نشوید.