یکی از مهمترین سوالاتی که باید در روند تولید محتوا از خودمان بپرسیم این است که چرا باید مخاطب محتوای ما را مصرف کند؟ برای جواب دادن به این سوال باید به شناخت عمیقی از مخاطب خودمان برسیم.
مسیر تبدیل مخاطب به مشتری
در مقالات قبلی توضیح دادیم که هر نوع اطلاعاتی که توسط ما انسانها قابل درک باشه محتواست. همه ما در طول روز محتواهای گوناگونی را تولید و مصرف میکنیم.
اگر محتوایی که بین ما رد و بدل میشود محتوای خوب و قابل اعتمادی باشد، کمکم یک رابطهای بین ما شکل میگیرد. این رابطه در بعضی مواقع باعث میشود که کسبدرآمد کنیم.
روند کار به این صورت است که ما با استفاده از محتوا با مخاطبهایمان ارتباط برقرار میکنیم. در گام بعدی در این رابطه، اعتماد آنها را جلب میکنیم و در نهایت بخاطر این اعتماد آنها از ما خرید میکنند، با برند ما آشنا میشوند و اقدامی که ما خواستهایم را برایمان انجام میدهند.
محتوا رابطهها را میسازد، رابطهها با اعتماد شکل میگیرند، اعتماد باعث کسبدرآمد میشود. اندرو دیویس
در این مسیر باید گام به گام جلو برویم، ابتدا باید تولید محتوای خوب و باکیفیت برای مخاطب بپردازیم تا مخاطب بخواند و رابطه ما شکل بگیرد. در ادامه باید این رابطه را تبدیل به اعتماد کنیم و بعد از آن مخاطب به مشتری تبدیل خواهد شد.
کلید ساختن این اعتماد چیست؟
برای برقراری ارتباط با مخاطب، اول باید او را درک کنیم. برای درک مخاطب، باید دنیا را از زاویه دید او ببینیم، باید پایمان را بگذاریم داخل کفش مخاطب و ببینیم که او کجا میرود، چه کار میکند و دنیا را چه شکلی میبیند.
فراموش نکنیم که هیچکس در این دنیا به محتوای ما اهمیت نمیدهد، مگر اینکه محتوای ما برای او سودی داشته باشد.
تولید محتوا مبادله ارزش است. مخاطب، زمان و انرژی خود را که خیلی وقتها ارزش آن از پول بیشتر است در اختیار میگذارد و در ازای این زمان و انرژی که ما از مخاطب میگیریم باید برای او یک ارزش ایجاد کنیم.
در تولید محتوا ارزش یک چیز ۲ طرفه است. مخاطب زمان و انرژی باارزش خود را به ما میدهد و ما هم باید یک مقاله ارزشمندی را در اختیار او قرار دهیم.
برای ایجاد ارزش باید محتوای کاربر پسند تولید کنیم. محتوای کاربر پسند دو ویژگی دارد. یکی اینکه آموزنده است و در کنار آموزنده بودن باید سرگرم کننده هم باشد.
نحوه شناخت مخاطب در تولید محتوا
برای اینکه بدانید مخاطب خود را درک کردهاید به این فکر کنید که ما در یک دنیای پر از سروصدا و نویز زندگی میکنیم، روزانه مغز ما با محتواهای مختلفی بمباران میشود. هر روز بیش از ۴ میلیون مقاله در دنیای اینترنت منتشر میشود.
بهتر است از خودمان سوال کنیم که چرا مخاطب باید محتوای ما را مصرف کند؟ چرا از بین این همه سروصدا باید به صدای ما توجه کند؟ چرا از بین این همه مقاله باید مقاله ما را بخواند؟
با جواب دادن به این سوال میتوانیم به شناخت کاملی از مخاطب خودمان برسیم و پس از این شناخت به راحتی میتوانیم برای مخاطب ایجاد ارزش کنیم.
با پاسخ به این چرایی میتوانیم به دلیل پشت پرده تولید محتوای خودمان هم برسیم که در مواقع سخت میتواند به ما در مسیر تولید محتوا کمک کند.
پیشنهاد من این است که یک قلم و کاغذ یا یک فایل ورد بردارید و این سوال را بالای آن بنویسید و ساعت را روی ۳۰ دقیقه تنظیم کنید و یک بند پشت سر هم به آن جواب دهید.
پیشنهاد شما برای شناخت مخاطب چیست؟ چطور میتوانیم به شناخت خوبی از مخاطب خودمان برسم؟