استفاده از نیروی اراده و انگیزه در مسیری یادگیری، استفاده از یک استراتژی غیرقابلاعتماد برای ایجاد تغییرات ماندگار است.
وقتی برای انجام کاری انگیزه زیادی دارید، نیازی به وادار کردن خودتان به انجام کار ندارید و کار را بدون نیروی اراده هم جلو میبرید. ولی انگیزه قابل اعتماد نیست.
وقتی برای انجام کاری انگیزه ندارید، طلب اراده در شما سر به فلک میکشد، وقتی طلب اراده زیاد باشد، تداوم بخشیدن به یک رفتار در طول زمان و ساخت عادت دشوار میشود.
چرا انگیزه قابل اطمینان نیست؟
انگیزه قابل اطمینان نیست زیرا مبتنی بر چگونگی احساسات انسان است و احساس بشر بیثبات و غیرقابل پیشبینی است. مسائل بسیاری هستند که میتوانند احساسات شما را دگرگون کنند: یک اتفاق، میزان قند خون، افسردگی، سلامتی، محرکهای بیرونی، سطوح انرژی. به عبارتی هر چیزی میتواند باعث دگرگونی احساسات شما شود.
از طرفی در زندگی اوقاتی وجود دارد که انگیزهای جهت ایجاد انگیزه نداریم، منظور این است که زمانهایی وجود دارد که شما نمیخواهید کاری را انجام دهید و اگر استراتژی شما برای انجام دادن کارتان ایجاد انگیزه باشد، در این مبارزه حتی قبل از اینکه شروع کنید بازندهاید.
با استراتژی ایجاد انگیزه برای انجام دادن کارها، هنگامی که لحظه اقدام فرا میرسد و شما حس و حال انجام کار را ندارید، در نتیجه تصمیم میگیرید آن را به فردا موکول کنید. اگر میخواهید به چرخه تنبلی وارد شوید استفاده از این روش فوقالعاده است.
این تصور که انگیزه قبل از عمل میآید، تصور کاملن اشتباهی است که عمیقن در ذهن و روان افراد ریشه دوانیده است. اگر ابتدا اقدام کنید به دنبال آن سریعن سروکلهی انگیزه هم پیدا میشود.
متکی بودن بر انگیزه در بلندمدت موجبات شکست ما را فراهم خواهد کرد. برای یادگیری یک مهارت نیاز است ما بلند مدت و به صورت روزانه برای آن زمان بگذاریم و این کار را تکرار کنیم، تکرار باعث ایجاد هیجان در ما نمیشود، بلکه از هیجان ما میکاهد.
در شروع انجام یک فعالیت ما هیجان و انگیزه داریم و همین هیجان اولیهی آغاز کار در وهلهی اول به عنوان یک حامی عمل میکند، اما وقتی این هیجان تحلیل رفته و کمرنگ شد به دشمنی مخوف و هولناک تبدیل میشود.
چرا اراده قابل اعتماد نیست؟
قدرت اراده انسان مثل یک ماهیچه است، منبعی تمام شدنی که بر اثر استفاده تحلیل میرود. در نتیجه، در انتهای یک روز طاقت فرسا، ماهیچهی قدرت اراده شما خسته میشود و شما با خودِ بی دفاع و عریانِ خود تنها میمانید و دیگر هیچ تسلطی روی تنقلات شبانه و وقتتلفکنها ندارید.
اگر میخواهید زندگی خود را کنترل کنید، قدرت اراده نباید استراتژی انتخابی شما باشد، عوامل بازدارندهی زیادی در محیط اطراف ما وجود دارند که علیه ما قد علم کردهاند و از نیروی اراده ما تغذیه میکنند.
همان لحظهای که صبح از خواب بیدار میشوید و سراغ گوشی هوشمندتان میروید، وقتی که در معرض هزاران گزینه و حق انتخاب قرار میگیرید، قدرت اراده کارش تمام میشود.
دوست دارید روی کارتان تمرکز کنید اما در عین حال دوست دارید کلیپهای یوتیوب را هم از دست ندهید. دوست دارید برای فرزندانتان وقت بگذارید اما نمیتوانید بیخیال گوشی هوشمند خود شوید.
قدرت اراده به درد کسانی میخورد که هنوز تصمیم نگرفتهاند در زندگی چه میخواهند. اگر در حال حاضر برای انجام کاری به قدرت اراده نیاز دارید، باید بدانید قطعن دچار یک کشمکش درونی هستید.
ایجاد سیستم قابل اعتماد است
من برای نظم و انضباط شخصی ارزش زیادی قائل هستم، اما ایجاد سیستمهایی که رفتار نادرست را غیرممکن میکنند قابل اعتمادتر از خود کنترلی است. -تیم فریس
بهترین راه برای محافظت از خود در برابر وسوسهها، پرهیز از آنهاست و برای این منظور، آمادهسازی شرایط محیطی ارزش بیشتری از کنترل خود دارد.
اگر در خانه غذاهای ممنوع داشته باشید، احتمال شکستن رژیم غذایی بیشتر است. پس بیرون بردن این غذاها از خانه عملی ساده است که به اراده کمی احتیاج دارد.
با قرار دادن موانع در مسیر مشکلات، خود را برای شرایط دشوار آماده کنید، قبل از اینکه اراده شما آزمایش شود، سیستم ایجاد شده توسط شما برخی از کارهای سنگین را برای شما انجام میدهد و باعث میشود که از منابع نظم و انضباط و اراده خود برای موقعیتهای غیر برنامه ریزی شده، هنگام ظهور آنها استفاده کنید.
ایجاد سیستم یعنی ساخت و طراحی محیطی که از رسیدن شما به اهدافتان حمایت کند و انجام کار نادرست را غیرممکن سازد.
برای مثال اگر میخواهید روی کار تمرکز کنید، باید تمام بازدارندهها را از فضای فیزیکی و یا دیجیتال کاری خود حذف کنید. اگر میخواهید تغذیه سالم داشته باشید، تمام غذاهای ناسالم را از خانهی خود بیرون ببرید. اگر میخواهید نگرشی خلاقانه داشته باشید، به خارج از شهر بروید و یکی دو روز را به استراحت بپردازید.
ایجاد سیستم برای یادگیری بهتر
در یادگیری هم به انگیزه و اراده متکی نباشید. باید یک سیستمی ایجاد کنید که شما را در مسیر یادگیری قرار دهد و کاری خارج از یادگیری را غیرممکن کند.
برای طراحی محیط یادگیری بهتر است که یک محیط ثابت را برای یادگیری در نظر بگیرید و پشت یک میز و صندلی مخصوص و راحت این کار را انجام دهید، در هنگام یادگیری حتمن لباس راحتی به تن داشته باشید.
تمام عوامل حواس پرتی را از محل مخصوص یادگیری خود دور کنید و در این محل به غیر از یادگیری به کار دیگری نپردازید. نظم خوبی برای این محیط بدهید و از شلوغ کردن آن خودداری کنید.
نور محل یادگیری باید مناسب باشد، برنامه منظم و از قبل تعیین شدهای برای یادگیری داشته باشید و وقتی پشت این میز نشستید همه چیز برای شروع یادگیری آماده باشد و چیزی غیر از این غیر ممکن باشد.
هر چیزی که مربوط به یادگیری است را در این طراحی محیط و ساخت سیستم لحاظ کنید تا سیستم یادگیری شما به درستی و با قدرت شما را به جلو براند.
برای ساخت سیستم یادگیری بهتر شما چه پیشنهادی دارید باید چه چیزهایی را داخل این سیستم لحاظ کنیم؟
چه همزمانی جالبی موضوع شما با وضعیت من داشت. من خودم رو آدم اراده ای میشناسم. البته دوستان و اطرافیان هم همین عقیده رو دارند. اما در مسیر همین چالش احساس میکنم دیگه اراده جواب نمیده و باید به قول شما سراغ سیستم سازی یا به قول نویسنده کتابی که امروز می خوندم به دنبال مناسک نوشتن بروم. کاری که من پشت گوش میندازمش.
چیزی که من خودم در این اواخر تجربه کردم و ازش نتیجه گرفتم همین ساختن سیستم و کمک گرفتن از سیستم هاست
سیستم سازی شرایط محیط را با اهداف ما هماهنگ می کنه و همین کمک می کنه که انجام دادن اون کار مورد نظر برامون خیلی آسون تر باشه